متاورس دقیقاً چیست؟

2023-01-02 14:05:52

همه چیزهایی که هرگز نمی‌خواستید در مورد آن بدانید از همان صحبت درباره آینده می‌آید.

طبق صحبت‌های مدیران برجسته شرکت‌های فناوری مانند مارک زاکربرگ یا ساتیا نادلا، متاورس آیندۀ اینترنت است؛ یا یک بازی ویدیویی است؛ یا شاید این یک نسخه دیگر از پلتفرم‌های ارتباط تصویری مانند Skype و بدتر از Zoom است؟ البته تصورش کمی سخت است.

نزدیک به شش ماه از زمانی که فیس‌بوک اعلام کرد که نشان تجاری خود را به متا تغییر داده و آینده خود را بر روی «متاورس» متمرکز خواهد کرد، می‌گذرد. تاکنون معنای این اصطلاح روشن‌تر نشده است. متا در حال ساخت یک پلتفرم اجتماعی واقعیت مجازی است، روبلاکس (Roblox) پیوستن بازی‌های ویدیویی تولید شده توسط کاربران را به دنیای اینترنت تسهیل می‌کند و برخی از شرکت‌ها چیزی بیشتر از دنیای بازی‌های کامپیوتری را ارائه می‌دهند که اتفاقاً از NFTها در آن استفاده شده است.

طرفدارانی از شرکت‌های نوپای خاص گرفته تا غول‌های فناوری استدلال کرده‌اند که این عدم انسجام به این دلیل است که متاورس هنوز در حال شکل‌گیری است و هنوز خیلی زود است که مفهوم آن تعریف شود. برای مثال اینترنت در دهه 1970 وجود داشت، اما هر ایده‌ای از اینکه در نهایت چگونه به نظر خواهد رسید، درست نبود.

از سوی دیگر تبلیغات (و پول) زیادی در فروش ایده «متاورس» جمع شده است. فیس‌بوک به ویژه پس از اقدام اپل برای محدود کردن ردیابی تبلیغات، در موقعیتی آسیب پذیر قرار گرفت. غیرممکن است که چشم انداز فیس‌بوک از آینده‌ای را که در آن همه یک کمد لباس دیجیتالی دارند، از این واقعیت جدا کنیم که فیس بوک واقعاً می‌خواهد از فروش لباس‌های مجازی درآمد کسب کند. اما فیس بوک تنها شرکتی نیست که از تبلیغات متاورس سود مالی می‌برد.

بنابراین، با در نظر گرفتن تمام اینها…

حقیقتاً “Metaverse” به چه معناست؟

برای کمک به شما در درک میزان مبهم و پیچیده بودن اصطلاح «متاورس»، در اینجا تمرینی وجود دارد: به طور ذهنی عبارت «متاورس» را در جمله با «فضای مجازی» جایگزین کنید. نود درصد مواقع، معنی اساساً تغییر نمی‌کند. دلیلش این است که این اصطلاح واقعاً به هیچ نوع خاصی از فناوری اشاره نمی‌کند، بلکه یک تغییر گسترده (و اغلب گمانه‌زنی) در نحوه تعامل ما با فناوری است.

کاملاً امکان‌پذیر است که خود این اصطلاح سرانجام کهنه شود، حتی با رواج فناوری خاصی که زمانی آن را وصف کرده بود.

به طور کلی فناوری‌هایی که شرکت‌ها وقتی درباره «متاورس» صحبت می‌کنند، به آن‌ها اشاره می‌کنند، می‌توانند شامل واقعیت مجازی باشند، که با جهان‌های مجازی پایدار مشخص می‌شود که حتی زمانی که شما بازی نمی‌کنید هم به وجود خود ادامه می‌دهند. همچنین واقعیت افزوده که جنبه‌های دنیای دیجیتال و فیزیکی را با هم ترکیب می‌کند.

با این حال نیازی نیست که جهان‌های فیزیکی منحصراً از طریق واقعیت مجازی (VR) یا واقعیت افزوده (AR) قابل دسترسی باشند. دنیاهای مجازی، مانند جنبه‌هایی از بازی ویدیوی آنلاین Fortnite که می‌توان از طریق رایانه‌های شخصی، کنسول‌های بازی و حتی تلفن‌ها به آن‌ها دسترسی داشت، شروع به معرفی خود به عنوان «متاورس» کرده‌اند.

بسیاری از شرکت‌هایی که در واگن متاورس حرکت کرده‌اند، نوعی اقتصاد دیجیتال جدید را نیز متصور هستند که در آن کاربران می‌توانند کالا ایجاد، خرید و فروش کنند. در دیدگاه‌های آرمان‌گرایانه‌تر متاورس، قابلیت تعامل دارد و به شما امکان می‌دهد آیتم‌های مجازی مانند لباس یا اتومبیل را از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر ببرید، اگرچه این سخت‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.

برخی از طرفداران ادعا می‌کنند فناوری‌های جدیدی مانند NFT می‌توانند دارایی‌های دیجیتال قابل حمل را فعال کنند، اما این موضوع به این سادگی نیست و آوردن آیتم‌ها از یک بازی ویدیویی یا دنیای مجازی به دیگری یک کار بسیار پیچیده است که هیچ شرکتی نمی‌تواند آن را فیصله دهد.

تجزیه و تحلیل معنای همه اینها دشوار است، زیرا وقتی توصیفاتی مانند موارد بالا را می‌شنوید، یک پاسخ قابل درک این است: «صبر کنید! آیا از قبل وجود ندارند؟» به عنوان مثال World of Warcraft یک دنیای مجازی پایدار است که در آن بازیکنان می‌توانند کالاها را بخرند و بفروشند. Fortnite تجربه‌های مجازی مانند کنسرت‌ها و نمایشگاههایی دارد که در آن می‌توانید گردش کنید. می‌توانید هدست Oculus را ببندید و در خانۀ مجازی شخصی خود باشید. آیا واقعاً «متاورس» به همین معنا است؟ فقط چند نوع جدید از بازی‌های ویدئویی؟

خوب، هم بله و هم خیر. گفتن اینکه Fortnite «متاورس» است، کمی شبیه این است که بگوییم گوگل «اینترنت» است. حتی اگر زمان زیادی را در Fortnite صرف کنید، معاشرت کنید، چیزهایی بخرید، یاد بگیرید و بازی کنید، این لزوماً به این معنی نیست که شما تمام مفهوم آنچه را که مردم و شرکت‌ها از متاورس می‌گویند، در بر دارید. همان‌طور که گوگل که بخش‌هایی از اینترنت را می‌سازد، -از مراکز داده فیزیکی گرفته تا لایه‌های امنیتی- کل اینترنت نیست.

غول‌های فناوری مانند مایکروسافت و متا در حال کار بر روی ساخت فناوری مرتبط با تعامل با دنیای مجازی هستند، اما آن‌ها تنها نیستند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ دیگر، از جمله Nvidia، Unity، Roblox، و حتی Snap(یک شرکت بزرگ در زمینه یاری رساندن به نیازمندان) -و همچنین انواع شرکت‌های کوچک‌تر و شرکت‌های نوپا- در حال ایجاد زیرساخت‌هایی برای احداث دنیای مجازی بهتری هستند که بیشتر شبیه زندگی فیزیکی ما هستند.

به عنوان مثال Epic تعدادی شرکت را خریداری کرده است که به ایجاد یا توزیع دارایی‌های دیجیتال کمک می‌کنند، تا حدی هم پلتفرم قدرتمند خود به نام Unreal Engine 5 را تقویت کند. در عین این‌که Unreal ممکن است یک پلتفرم بازی ویدیویی باشد، در صنعت فیلم نیز استفاده می‌شود و می‌تواند ایجاد تجربیات مجازی را برای هر کسی آسان‌تر کند. اکنون تحولات ملموس و هیجان‌انگیزی در حوزه ساخت جهان‌های دیجیتال وجود دارد.

با وجود این، ایده یک مکان یکپارچه واحد مانند Ready Player One (یک فیلم هالیوودی در رابطه با بازی واقعیت مجازی آنلاین) به نام «متاورس» تا حد زیادی غیرممکن است. این تا حدی به این دلیل است که چنین دنیایی شرکت‌ها را ملزم می‌کند تا به گونه‌ای همکاری کنند که صرفاً سودآور یا مطلوب نباشد. -مثلاً Fortnite انگیزه زیادی برای دادن درگاهی به بازیکنان ندارد تا مستقیماً به دنیای واکرفت (World of Warcraft) بپرند، حتی اگر انجام این کار آسان باشد- و تا حدی به این دلیل است که قدرت محاسباتی خام مورد نیاز برای چنین مفهومی می‌تواند بسیار دورتر از آن چیزی باشد که ما فکر می‌کنیم.

این واقعیت ناخوشایند اصطلاحات کمی متفاوت را به وجود آورده است. اکنون بسیاری از شرکت‌ها یا طرفداران در عوض، از هر بازی یا پلتفرم منفرد به عنوان «یک متاورس» یاد می‌کنند. با این تعریف هر چیزی از یک برنامه کنسرت واقعیت مجازی گرفته تا یک بازی ویدیویی به عنوان «متاورس» محسوب می‌شود. برخی آن را فراتر می‌برند و مجموعه‌ای از‌ متاورس‌‌های مختلف را «چند جهانی متاورس‌‌ها» می‌نامند. یا شاید ما در یک «شعر ترکیبی» زندگی می‌کنیم.

یا اصلاً این کلمات می‌توانند هیچ معنایی نداشته باشند. کوکاکولا یک «طعم متولد شده در متاورس» را در کنار یک مینی بازی Fortnite عرضه کرد. گویا هیچ قاعده‌ای وجود ندارد!

در این نقطه است که بیشتر بحث‌ها در مورد چیستی متاورس مستلزم توقف است. اگر تعریف واژه‌ها را به روش صحیح وارسی کنیم، می‌بینیم که ما درک مبهمی از چیزهایی داریم که در حال حاضر وجود دارند و می‌توانیم آن‌ها را متاورس بنامیم. ما می‌دانیم که کدام شرکت‌ها روی این ایده سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما پس از ماه‌ها هیچ توافقی در مورد این ایده وجود ندارد.

متا فکر می‌کند که شامل خانه‌های جعلی می‌شود که شما می‌توانید همه دوستان خود را دعوت کنید تا آنجا را پاتوق کنید. به نظر می‌رسد مایکروسافت فکر می‌کند که می‌تواند آنجا درگیر اتاق‌های جلسه مجازی برای آموزش استخدام‌های جدید یا گپ زدن با همکاران از راه دور خود شود.

زمینه‌های این دیدگاه‌ها از آینده از حالت خوش‌بینانه تا داستان‌های کاملاً افسانه‌ای متغیر است. یک جایی در طول ارائه اصلی متا در مورد متاورس، این شرکت سناریویی را نشان داد که در آن یک زن جوان روی کاناپه خود نشسته است و در اینستاگرام می‌چرخد، آنگاه ویدیویی را می‌بیند که یکی از دوستانش از کنسرتی که در سراسر جهان برگزار می‌شود، پست کرده است.

سپس این ویدیو به کنسرت می‌رسد، جایی که زن در یک هولوگرام به سبک انتقام جویان ظاهر می‌شود. او می‌تواند با دوستش که از نظر فیزیکی آنجاست تماس چشمی برقرار کند، هر دو می‌توانند کنسرت را بشنوند و می‌توانند متن شناور بالای صحنه را ببینند. این جالب به نظر می‌رسد، اما واقعاً یک محصول واقعی یا حتی یک محصول احتمالی در آینده را تبلیغ نمی‌کند. درواقع این ما را به بزرگ‌ترین مشکلی که با «متارورس» داریم، می‌رساند.

چرا متاورس شامل هولوگرام می‌شود؟

هنگامی که برای اولین بار اینترنت آمد، با یک سری از نوآوری‌های تکنولوژیکی شروع شد، مانند این توانایی که به رایانه‌ها اجازه دهند با یکدیگر در فواصل طولانی صحبت کنند یا توانایی پیوند از یک صفحه وب به صفحه دیگر.

این ویژگی‌های فنی بلوک‌های ساختمانی بودند که بعداً برای ساختن ساختارهای انتزاعی که از اینترنت می‌شناسیم، استفاده شد: وب‌سایت‌ها، برنامه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، و هر چیز دیگری که بر آن عناصر هسته‌ای متکی است. این به معنای همگرایی نوآوری‌های پیوسته است که کاملاً بخشی از اینترنت نیستند، اما همچنان برای کارکرد آن ضروری هستند، مانند نمایشگرها، صفحه‌کلیدها، ماوس‌ها و صفحه‌نمایش‌های لمسی.

با متاورس، برخی بلوک‌های ساختمانی جدید وجود دارد، مانند توانایی میزبانی صدها نفر در نمونه‌ای از یک سرور (پیش‌بینی‌های متاورس به شکلی ایده‌آل فرض می‌کنند که این امر به هزاران یا حتی میلیون‌ها نفر در یک زمان افزایش می‌یابد، اما این ممکن است بیش از حد خوش‌بینانه باشد)، یا ابزارهای ردیابی حرکتی که می‌توانند تشخیص دهند که شخص به کجا نگاه می‌کند یا دستانش کجاست. این فناوری‌های جدید می‌توانند بسیار هیجان ‌انگیز و آینده‌نگرانه باشند.

با این حال، محدودیت‌هایی وجود دارد که ممکن است غلبه بر آن‌ها غیرممکن باشد. وقتی شرکت‌های فناوری مانند مایکروسافت یا متا ویدیوهای تخیلی از چشم‌اندازهای آینده خود را نشان می‌دهند، اغلب تمایل دارند نحوه تعامل مردم با متاورس را به نوعی بزرگ نمایی کنند.

هدست‌های واقعیت مجازی هنوز هم بسیار زمخت هستند و اکثر افراد در صورت استفاده طولانی مدت، دچار بیماری حرکت یا درد فیزیکی می‌شوند. عینک‌های واقعیت افزوده با مشکل مشابهی روبرو هستند، در رأس این یک موضوع نه چندان مهم وجود دارد و آن این‌که مردم چگونه می‌توانند آن‌ها را در مکان‌های عمومی بپوشند بدون این‌که مسخره به نظر برسند. بعد از این چالش‌های دسترسی واقعیت مجازی وجود دارد که بسیاری از شرکت‌ها در حال حاضر از آن چشم‌پوشی می‌کنند.

بنابراین چگونه شرکت‌های فناوری، ایدۀ فناوری خود را بدون نشان دادن واقعیت هدست‌های حجیم و عینک‌های بزرگ نشان می‌دهند؟ تاکنون به نظر می‌رسد راه حل اولیه آن‌ها این باشد که به سادگی فناوری را از پارچه کامل بسازیم. زن هولوگرافیکی که در معرفی متا وجود داشت را یادتان هست؟ من از درهم شکستن این توهم متنفرم، اما حتی با نسخه‌های بسیار پیشرفته فناوری موجود این کار به سادگی امکان پذیر نیست.

برخلاف آواتارهای دیجیتال ردیابی شده، که در حال حاضر به نوعی بی‌کیفیت هستند اما می‌توانند روزی بهتر شوند، هیچ نسخه جالبی برای نمایش تصویر سه ‌بعدی در هوا بدون شرایط کاملاً کنترل‌شده وجود ندارد. مهم نیست مرد آهنین به شما چه می‌گوید. شاید این‌ها برای تفسیر تصاویری باشد که از طریق عینک نمایش داده می‌شوند -هر دو زن حاضر در ویدیوی نمایشی عینک مشابهی دارند- اما حتی این هم موارد زیادی را در مورد قابلیت‌های فیزیکی عینک‌های جمع و جور مفروض دارد که یک ضربه محکم و ناگهانی می‌تواند به شما بگوید که این یک مشکل ساده‌ برای حل کردن نیست.

این نوع بزرگ نمایی واقعیت اغلب در دموهای ویدیویی اتفاق می‌افتد که از نحوه عملکرد متاورس ارائه می‌شود. یکی دیگر از دموهای متا شخصیت‌هایی را نشان می‌دهد که در فضا شناور بودند – آیا این شخص به یک دکل هوایی غوطه‌ور بسته است یا فقط پشت میز نشسته است؟ شخصی که با هولوگرام نشان داده می‌شود- آیا آن‌ها هدست دارند و اگر دارند چهره آن‌ها چگونه اسکن می‌شود؟ و در نقاطی شخصی وسایل‌ مجازی را می‌گیرد اما سپس آن اشیا را در چیزی که به نظر می‌رسد دست فیزیکی خود باشد، نگه می‌دارد.

این نسخه نمایشی سوالات بسیار بیشتری را نسبت به پاسخی که می‌خواهد ارائه دهد، برمی‌انگیزد.

تا حدودی این خوب است. مایکروسافت، متا، و هر شرکت دیگری که دموهای چنین شکلی را نشان می‌دهد، درواقع سعی می‌کنند تصوری هنری از آینده ارائه دهند، نه آن‌که لزوماً پاسخی به سؤالات فنی باشد. این یک سنت قدیمی است که به دموی AT&T از یک تلفن تاشو با کنترل صوتی برمی‌گردد که می‌توانست به طرز جادویی افراد را از تصاویر محو کند و مدل‌های سه ‌بعدی تولید کند، و همه اینها در آن زمان به طور مشابه غیرممکن به نظر می‌رسیدند.

با این حال، چندین ماه از ارائه‌های متاورس توسط غول‌های فناوری و شرکت‌های نوپا گذشته است. آن‌ها به شدت بر رویاهای بلند پروازانه‌ای تکیه کرده‌اند که از واقعیت فاصله دارند.داستان‌های مربوط به «املاک و مستغلات» کمیاب در «متاورس» به چیزی بیش از یک بازی ویدیویی با باگ‌های زیاد شباهت دارد. (که همچنین مسائل امنیتی و حریم خصوصی بسیار واقعی را در حال حاضر در مورد اکثرNFTهای محبوب بزرگ نمایی می‌کند.)

سردرگمی و ناامیدی پیرامون اکثر پروژه‌های متاورس آنقدر فراگیر است که وقتی ویدیویی از سال 2017 از دمو خرید Walmart VR دوباره در ژانویه 2022 ترند شد، مردم بلافاصله فکر کردند که این یک نسخه نمایشی متاورس دیگر است. همچنین کمک کرد تا معلوم شود که بخش زیادی از بحث متاورس فعلی تنها براساس تبلیغات است. بدیهی است که نسخه نمایشی خرید VR Walmart به دلایل خوبی هرگز به جایی نرسید. پس چرا وقتی Chipotle(رستوران‌های زنجیره‌ای غذای مکزیکی) این کار را انجام می‌دهد، کسی باید باور کند که این آینده است؟

این نوع نسخه نمایشی واهی به عنوان فناوری ما را در جایی قرار می‌دهد که تشخیص دقیق این که کدام جنبه از دیدگاه‌های مختلف متاورس (در صورت وجود) که واقعاً روزی اتفاق خواهد افتاد، دشوار شود. اگر هدست‌های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به اندازه کافی راحت و ارزان شوند تا مردم بتوانند آن را به صورت روزانه مورد استفاده قرار دهند -یک «اگر» قابل توجه- پس شاید یک بازی پوکر مجازی با دوستان‌تان به عنوان روبات و هولوگرام و شناور در فضا تا حدودی به واقعیت نزدیک باشد. اگر نه، خوب می‌توانید همیشه یک تماس ویدیویی در Discord مثل یک میزگرد شبیه‌سازی داشته باشید.

درخشان بودن VR و AR همچنین در خود به صورت بالقوه راه‌های پیش پا افتاده‌تری را دارد که می‌تواند در حال حاضر دنیای دیجیتالی به هم پیوسته ما را بهبود ببخشد. برای شرکت‌های فناوری بی‌اهمیت خواهد بود که مثلاً یک استاندارد آواتار دیجیتالی باز، ابداع کنند، یک نوع فایل که شامل ویژگی‌هایی است که ممکن است در خصوصیات یک شخصیت وارد کنید -مانند رنگ چشم، مدل مو یا گزینه‌های لباس- و به شما اجازه می‌دهد این داده‌ها را همه جا ببرید تا توسط یک موتور بازی هر طور که می‌خواهد تفسیر شود. حتی برای این کار نیازی به ساخت هدست واقعیت مجازی راحت‌تر نیست.

اما تصورش آنقدرها هم جالب نیست.

متاورس در حال حاضر چگونه است؟

پارادوکس تعریف متاورس این است که با توجه به اینکه آینده در انتظار آن است؛ باید آن را در زمان حال تعریف کرد. ما در حال حاضر پلتفرم‌هایی داریم که اساساً کل دنیای مجازی، کنسرت‌های دیجیتال، تماس‌های ویدیویی با مردم از سراسر جهان، آواتارهای آنلاین و پلتفرم‌های تجاری هستند. بنابراین برای اینکه این چیزها را به عنوان یک بینش جدید از جهان بفروشیم، باید یک عنصر جدید در آن وجود داشته باشد.

زمان کافی را صرف بحث در مورد متاورس کنید و کسی به ناچار و به طرز طاقت فرسایی به داستان‌های تخیلی مانند تصادف برفی اشاره می‌کند -رمانی که در سال 1992 اصطلاح «متاورس» را ابداع کرد- یا به Ready Player One که دنیای واقعیت مجازی را به تصویر می‌کشد، ارجاع می‌دهد که در آن همه کار می‌کنند، بازی می‌کنند و خرید می‌کنند. این داستان‌ها همراه با ایده کلی فرهنگ پاپ هولوگرام‌ها و نمایش‌های هدآپ (عمدتاً هر چیزی که مرد آهنی در 10 فیلم اخیرش استفاده کرده است) ترکیب شده است. آن‌ها را می‌توان به عنوان یک نقطه مرجع تخیلی برای آنچه متاورس عمل می‌کند، در نظر گرفت؛ متاورسی که شرکت‌های فناوری ممکن است درواقع آن را به عنوان چیزی جدید بفروشند.

به طور ذهنی عبارت «متاورس» را در یک جمله با «فضای مجازی» جایگزین کنید. نود درصد مواقع، معنی اساساً تغییری نمی‌کند.

این نوع تبلیغات بدون شک برای ایده متاورس حیاتی‌تر از هر فناوری خاصی است. بنابراین جای تعجب نیست که افرادی که چیزهایی مانندNFT ها را تبلیغ می‌کنند – توکن‌های رمزنگاری که می‌توانند به نوعی گواهی مالکیت یک آیتم دیجیتالی باشند – نیز به نوعی با ایده متاورس چفت می‌شوند. مطمئناً NFT ها برای محیط زیست مضر هستند و بلاک‌چین‌های (زنجیره‌ای از بلوک‌ها) عمومی اغلب با مشکلات امنیتی و حریم خصوصی بزرگ ساخته شده‌اند، اما اگر یک شرکت فناوری بتواند استدلال کند که آن‌ها کلید دیجیتالی برای عمارت مجازی شما در Roblox هستند، آنگاه رونق خواهد گرفت. شما به تازگی سرگرمی خود یعنی خرید میم‌ها را تغییر داده‌اید و آن‌ها را به یک زیرساخت حیاتی برای آینده اینترنت تبدیل کرده‌اید (و احتمالاً ارزش تمام آن ارز دیجیتالی را که در اختیار دارید، افزایش داده‌اید.)

مهم است که همه این زمینه‌ها را در نظر داشته باشید، زیرا اگرچه وسوسه انگیز است که ایده‌های متاورس اولیه را که امروز در اختیار داریم، با اینترنت اولیه مقایسه کنیم و فرض کنیم همه چیز بهتر می‌شود و به شکل خطی پیشرفت می‌کند، اما این امر مسلمی نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که مردم حتی بخواهند بدون پا در یک دفتر مجازی بنشینند یا با Dreamworks مارک زاکربرگ پوکر بازی کنند، چه رسد به اینکه فناوری VR و AR آنقدر یکپارچه شود که به اندازه تلفن‌های هوشمند و رایانه‌های امروزی رایج شود.

در چند ماه پس از تغییر نام فیس‌بوک، مفهوم «متاورس» به عنوان وسیله‌ای قدرتمند برای جمع‌آوری مجدد و بهتر فناوری قدیمی، به فروش بیش از حد از مزایای فناوری جدید، و جذب تخیل سرمایه‌گذاران سوداگر خدمت کرده است. اما سرازیر شدن پول در یک فضا لزوماً به این معنی نیست که یک تغییر الگوی عظیم درست در گوشه و کنار است، زیرا همه چیز از تلویزیون‌های سه بعدی گرفته تا پهپادهای تحویل آمازون و عینک گوگل می‌تواند این را تصدیق کند. تاریخ فناوری مملو از اسکلت‌های سرمایه‌گذاری‌های ناموفق است.

این به آن معنا نیست که هیچ چیز جالبی در افق وجود ندارد. هدست‌های واقعیت مجازی مانند Quest 2 ارزان‌تر از همیشه هستند و در نهایت از دسک‌تاپ یا کنسول گران‌قیمت کنار گذاشته می‌شوند. ساخت و طراحی بازی‌های ویدیویی و دنیای مجازی دیگر، آسان‌تر می‌شود. شخصاً من فکر می‌کنم پیشرفت‌های فتوگرامتری (نقشه‌برداری از راه عکس‌برداری هوایی) ابزار فوق‌العاده جالبی برای هنرمندان دیجیتال است.

اما تا حدی صنعت فناوری به آینده‌نگری بستگی دارد. فروش گوشی خوب است، اما فروش آینده سود بیشتری دارد. در واقعیت ممکن است هر «متاورس» واقعی کمی بیشتر از برخی بازی‌های جالب VR و آواتارهای دیجیتالی در تماس‌های برنامه Zoom باشد، اما بیشتر چیزی است که ما به آن هنوز به عنوان اینترنت فکر می‌کنیم.

منبع:

wired

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *